گذری بر زندگی اسماعیل صادقی
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۷۰۰۵۲
«اسماعیل صادقی از قبل از انقلاب، یک فروشگاه فرهنگی در بازار قم داشت و نوارهای حضرت امام را توزیع میکرد. نمیدانم قبلاً برایتان گفتهام یا نه. بعد از شهادت مهدی زینالدین که فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود، من به پادگان مهاباد رفتم که اسماعیل صادقی را برای فرماندهی لشکر منصوب کنم.»
به گزارش ایسنا، زندگی فرمانده سپاه تفرش و آشتیان از آن موقع که مسئول ستاد لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) شد، در مسیر جدیدی قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اسماعیل صادقی جهادی کار میکرد و وقتی مسئولیتی را بر عهده میگرفت، نه شب و روز داشت، نه خواب و خوراک، اصلاً انگار زندگی برایش معنی نداشت. جلسههای پشت سر هم هیچوقت او را خسته نکرد. شهر به شهر میگشت، جلسه میگذاشت، سخنرانی میکرد، عیادت مجروحان میرفت و به خانواده شهدا سر میزد.
عملیات که میشد، میدیدی کنار رزمندگان در خط است. انگار نمیتوانست یکجا آرام بگیرد. آقا مهدی زینالدین و پدر شبزندهدارش، معلمان اخلاقش بودند؛ اینها را خودش میگفت. وقتی مهدی زینالدین شهید شد، فقط جسم اسماعیل باقی ماند. خنده از روی لبهایش محو شد و بیقراری در چشمان بیخوابش موج میزد ولی محکم و استوار راهش را ادامه داد.
هراندازه برای مهدی زینالدین مایه گذاشته بود، برای غلامرضا جعفری هم به همان میزان مایه گذاشت. او ۱۶ ماه بیشتر نتوانست دوری آقا مهدی را تحمل کند و سرانجام ۲۶ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر و در کنار دجله، برای همیشه چشمهایش را رویهم گذاشت.
سرلشکر رحیم صفوی می گوید: در عملیات بدر، غلامرضا جعفری فرمانده لشکر ۱۷ بود. یادم هست که وقتی داشتیم از منطقه عقبنشینی میکردیم، آخرین کسانی که سوار قایق شدند، اسماعیل صادقی و غلامرضا جعفری بودند. من هرچقدر اصرار کردم که آنها را بفرستم عقب، گفتند: نه ما تا آخرین رزمنده و مجروح را تخلیه نکنیم، خودمان عقب نمیآییم.
اسماعیل صادقی از قبل از انقلاب، یک فروشگاه فرهنگی در بازار قم داشت و نوارهای حضرت امام را توزیع میکرد. نمیدانم قبلاً برایتان گفتهام یا نه. بعد از شهادت مهدی زینالدین که فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) بود، من به پادگان مهاباد رفتم که اسماعیل صادقی را برای فرماندهی لشکر منصوب کنم.
ایشان درحالیکه یک قرآن در دستش بود، آمد پیش من و گفت: برادر غلامرضا جعفری که مسئول عملیات لشکر است از من بهتر است. او در طرحریزی از من خبرهتر است و پیروزی میآفریند و کمتر شهید میدهد. ایشان را برای فرماندهی لشکر بگذارید. من هم رئیس ستادش میمانم و کارهایش را انجام میدهم.
من همانجا غلامرضا جعفری را بهعنوان فرمانده لشکر ۱۷ معرفی کردم. اسماعیل صادقی بزرگتر از آقای جعفری بود. او بسیار مخلص بود و قدرت سازماندهی خیلی خوبی داشت.واقعاً جزء مسئولان نادر لشکر علی بن ابیطالب (ع) بود. از آنکسانی است که من هیچوقت فراموشش نمیکنم. یک فرد متقی که بسیار اهل توکل، صبر و استقامت بود.
همچنین احمد فتوحی؛ فرمانده لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) م یگوید: آقای صادقی قبل از اینکه به لشکر بیاید، فرمانده سپاه تفرش بود. بیشتر پاسدارهایی که از قم بهجاهای دیگر میفرستادند، مسئول میشدند. آن زمان که صادقی مسئول سپاه تفرش بود، تفرش و آشتیان با هم یکی بودند. الآن نمیدانم چطور است ولی از لحاظ سرزمینی، در حوزه تقسیمات استان مرکزیاند.
صادقی فرد مؤثری بود. میخواهم بگویم یکی از عوامل موفقیتهای آقای مهدی زینالدین با همه استعدادهایی که خودش داشت، آقای صادقی بود که کارهای ستادی را انجام میداد. کافی بود آقای زینالدین سرنخی به او بدهد و خواستهای را مطرح کند. صادقی دیگر بهطورجدی کار را تا به نتیجه رسیدن دنبال میکرد؛ از چانه زدن با مناطق مختلف سپاه و مجموعههای پشت جبهه گرفته تا کارهای اداری.
دیگر اینکه آقای صادقی اصلاً ساعت و وقت اداری برایش مطرح نبود. آقا مهدی هم دقیقاً همین روحیه را داشت. آقای صادقی حدود چهل ماه مسئول ستاد بود. بعد از شهادت زینالدین هم سه چهار ماه این مسئولیت را داشت.
صادقی سر از پا نمیشناخت. نه زمان برایش مطرح بود، نه مکان و نه افراد. آن چیزی که برایش مطرح بود، فقط جنگ بود. اگر شما آقای خواجه پیری، استاندار وقت استان مرکزی را پیدا کنید و از او بپرسید، برای شما خواهد گفت که صادقی یکدفعه ساعت ۱ بعد از نصفهشب به او زنگزده و گفته بود: جنگ است، آنوقت شما خوابیدی! الآن موقع خواب است؟! با همین تعابیر با استاندار صحبت کرده بود.
او هم گفته بود: صادقی، الآن ساعت ۱ بعد از نیمهشب است! صادقی هم گفته بود: خب جنگ است! او درصحنههای تاکتیکی هم حضور فعال داشت؛ تا حدی که در عملیات بدر، در دو سه کیلومتری خط مقدم، هدف اصابت گلولههای هواپیما و تیر کالیبر هواپیماهای پی سی ۷ فرانسوی قرار گرفت.
شاید در ارتشهای دنیا بگویند کسی که مسئول ستاد است، باید در ده پانزده کیلومتری پشت خط حضورداشته باشد، اما او در صحنه نبرد و در خطرناکترین جا یعنی اسکله تخلیه امکانات و نیرو حضور داشت.
منابع:
۱-زارع زاده، نادر، اطلس لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) در دوران دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۹، ص ۲۰۱
۲- اردستانی، حسین، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: از شرق بصره تا مهران: روایت سید یحیی (رحیم) صفوی (جلد دوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، ص ۲۲۴
۳-نیازی، یحیی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: بسیج در لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع): روایت احمد فتوحی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۰، صص ۱۲۸، ۱۲۹
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی شهدا شهید زین الدین ماه رمضان ماه مبارک رمضان نوروز ۱۴۰۳ دفاع مقدس لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب فرمانده لشکر ۱۷ مهدی زین الدین غلامرضا جعفری اسماعیل صادقی آقای صادقی دفاع مقدس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۷۰۰۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هر جوان فلسطینی به قدر یک لشکر تاثیر دارد
خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: قریب به یک قرن است مساله اشغال فلسطین و تشکیل دولت یهود، از مسائل مهم جهان اسلام است. علمای مسلمان، فراخور مسؤولیتشان و در موقعیتهای اجتماعی و سیاسی، نسبت به این مساله واکنش نشان دادهاند. علمای شیعه نیز از همان ابتدای اشغال فلسطین، از این مساله ابراز نگرانی کرده و با فلسطینیان هم دردی نشان دادهاند؛ و بر مبارزه با اشغالگران تا آزادی سرزمین فلسطین تاکید کردهاند. گرچه در طی دهههای اول تشکیل دولت صهیونیستی در خاک فلسطین، پیشگامان مبارزه با اشغالگری، کشورهای عرب همسایه فلسطین، مانند مصر و سوریه بودند، اما شکستهای پیاپی اعراب از اسراییل، بیشتر این کشورها را از دایره حمایت از مبارزان فلسطینی خارج کرد و در نهایت بیشتر آنان تن به سازش با رژیم صهیونیستی دادند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به رهبری امام خمینی (ره)، مبارزه با اشغالگری صهیونیستها و حمایت از فلسطین، به عنوان یک سیاست ثابت توسط مسؤولان جمهوری اسلامی اعلام و اتخاذ شد. اکنون سخن عالمان شیعه مبنی بر ضرورت مبارزه برای آزادی فلسطین، با ابزار قدرت و سیاست که به دست انقلابیون مسلمان افتاده بود، به گوش مسلمانان منطقه و مردم جهان میرسد .
بر هیچکس پوشیده نیست که انقلاب اسلامی ایران بر پایه مبانی دین مبین اسلام به وجود آمده است. بر همین اساس حمایت از منافع جهان اسلام به خصوص ملتهای مظلوم مسلمان از اولین شعارهایی بود که توسط امام خمینی (ره) بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد.
این در حالی بود که رژیم منحوس پهلوی جزو اولین دولتهای اسلامی بود که اسراییل این دولت جعلی را به رسمیت شناخته بود.
آرمان امام راحل جان تازه ای به پیکر انتفاضه دمید و ابتکار تعیین جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس عامل ماندگاری مساله فلسطین شد.
پس از ارتحال حضرت امام (ره) علم این آرمان خواهی بر دوش خلف صالح او یعنی حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله العالی) قرار گرفت. گستره اطلاعات معظم له و اشراف ایشان بر مبانی فقهی، تاریخی و سیاسی مساله فلسطین هر کسی را به پای سخن ایشان میکشاند.
در فرصتی که دست داد بر اساس کتاب «مساله فلسطین از نگاه حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی)» نوشته سعید صلح میرزایی که توسط انتشارات انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده به بررسی و مرور نظرات و بیانات رهبر معظم انقلاب در مجامع عمومی و خطبههای نماز جمعه پیرامون مساله فلسطین طی سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۹۰ پرداختیم.
قسمت اول تا هجدهم فلسطین در بیانات رهبر انقلاب در پیوندهای زیر قابل مطالعه و بررسی هستند:
* «مساله فلسطین مساله عربی و اسلامی نیست، یک مساله انسانی است»
* «محو اسراییل با اراده و عزم ملتها ممکن است»
* «مصائب انسانی در مصیبت و قضیه فلسطین جمع است / اسراییل زیر تل ریگها دفن خواهد شد»
* «فلسطین قطعهای از خاک اسلامی است و وظیفه همه بازگرداندن آن است»
* «عامل قیام فلسطین خود فلسطینیها هستند»
* «ناقصبودن پیروزی ایران بدون نابودی اسرائیل»
* «اسراییل غده بدخیم سرطانی منطقه است»
* «فلسطین در مبارزه خود ملت ایران را الگو قرار داده است»
* «ایستادگی ایران و ادامه نهضت فلسطین توسط نسل سوم»
* «فلسطینیها چون از میهنشان دفاع میکنند در بیان غرب تروریستاند»
* «طراحی تحولات منفی در سطح بینالمللی در قالب ناتوی فرهنگی»
* «خبرگزاریهای معروف دنیا متعلق به صهیونیستها هستند»
* «جمهوری اسلامی مرکز مقاومت است / طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا؛ آن روی سکه افسانه نیل تا فرات»
* «آمریکا و تبدیل فلسطینیان به تروریست و اسراییل به مدافع»
* «اصل ماجرای فلسطین چیست؟»
* «ایران در عهد پهلوی خانه امن صهیونیستها بود»
* «اسراییل از ابتدای شکلگیری به حقوق فلسطینیان تجاوز کرده است / تاثیرات پیمان ننگین کمپ دیوید»
* «یک مقاومت جهانی علیه صهیونیسم پدید آمده است»
در ادامه، مشروح قسمت نوزدهم این پرونده را میخوانیم؛
قدرت ملت فلسطین در عین مظلومیت، و عجز صهیونیستهای غدار جبار
امروز ملت فلسطین در عین مظلومیت، قدرت صهیونیستهای غدار را که پشت سر آنها قدرت آمریکاست، به چالش کشیده و آنها را دچار عجز کرده است. امروز اسراییل احساس میکند که در مقابل مبارزان فلسطینی هیچ راه صحیح و منطقی در مقابلش نیست. این به خاطر ایستادگی آن ملت است؛ چون آن ملت ایستاده است. یک روز دشمن آنها از امروز ضعیفتر بود، اما توانست بر ملت فلسطین تسلط پیدا کند؛ چون مقاومت نبود. امروز دشمنشان صد برابر از آن روز قویتر است، اما در مقابل ملت فلسطین دچار ناتوانی است؛ چون این ملت امت اسلامی در هر نقطهای ایستاده و قیام کرده است. معنای ایستادگی که باشد، این است. امروز همین جمعیت فلسطینی مظلوم که روزانه دچار مصائب و قساوتهای رژیم صهیونیستی هستند، توانستهاند آن رژیم ظالم و ناحق را دچار اختلال کنند. امروز بسیاری از کشورهای عربی و همسایههای فلسطین، اگر موردتهاجم اسراییل نیستند، به برکت مقاومتی است که آن مردم امت اسلام و ملتهای عرب به خصوص همسایگان فلسطین حق بزرگی دارند. امروز دشمن اهداف خود را صریح بیان میکند. صریحا میگویند با بیداری اسلامی مخالفند و میخواهند آن را در هم بکوبند. صریحا میگویند که میخواهند نقشه خاورمیانه را عوض کنند. تغییر نقشه خاورمیانه به چه معناست؟ معنایش این است که صهیونیستهای ظالم عامل دست استکبار جهانی را همه کاره منطقه کنند و در این منطقه هیچ کشور و دولت و قدرت و ملتی نباشد که در پنجه استثمار صهیونیستها نباشد. امت اسلامی در مقابل این هدفها باید بایستد.
تهدید هر جوان فداکار فلسطینی به قدر یک لشکر
مبارزهای که امروز ملت فلسطین شروع کرده است، مبارزه یک ارتش با یک ارتش دیگر نیست تا ما بگوییم او چند دستگاه تانک دارد، این چند دستگاه تانک دارد؛ او بیشتر دارد یا این بیشتر دارد. مبارزه تنها و جسمها و جانهای افرادی است که از مرگ نمیترسند. هر جوان فداکاری که در مقابل رژیم اشغالگر قرار میگیرد، به قدر یک لشکر آنها را تهدید میکند. جواب این انسان را دیگر تانک و موشک و هواپیما و هلیکوپتر آپاچی نمیدهد. وقتی یک انسان ولو یک نفر از مرگ نترسید و خود را برای فداکاری در راه خدا و در راه وظیفه آماده کرد، برای دنیاداران بی انصاف بزرگترین خطر میشود. لذا شما دیدید در مقابل این جوانان شهادت طلب، آمریکاییها در بالاترین سطح، صریحا موضع گیری کردند. من می گویم این موضع گیریها فایدهای ندارد. این شهادت طلبی از روی احساسات نیست؛ از روی اعتقاد به اسلام و روز قیامت و ایمان به زندگی بعد از مرگ است. هرجا اسلام به معنای حقیقی خود وجود داشته باشد، این خطر علیه استکبار وجود دارد. استکبار برای تسلط بر فلسطین مجبور است با اسلام مبارزه کند. مبارزه با اسلام، یعنی مبارزه با دنیای اسلام و این مبارزه به جایی نخواهد رسید.
قدرت اسراییل، ناشی از عدم اتحاد مسلمین
مسلمانان بر فراز همه شعارهای خود چه شعار قومیت، چه شعار مذاهب اختصاصی خودشان، چه شعارهای مربوط به سیاستهای خودشان باید شعار وحدت و یکپارچگی امت اسلامی را قرار دهند. امروز برای آنها یکی ازکار آمدترین شعارها این است. میدانیم که استعمار و استکبار و دست قدرتهای بیگانه همیشه سعی کرده است با انواع و اقسام حیلهها این وحدت را درهم بشکند؛ که یکی از خبیثترین حیلهها، حیله غصب سرزمین فلسطین و کاشتن شجره خبیثه صهیونیسم در سرزمین اسلامی فلسطین یعنی در قلب ملتهای مسلمان و کشورهای اسلامی بوده است. اگر ما امروز وحدت میداشتیم و اگر به معنویت اسلام تکیه میکردیم، دشمن نمیتوانست با این وضوح ملت فلسطین را در خانه خودش این گونه مورد شکنجه و فشار و تعقیب و آزار قرار دهد.
قضایای فلسطین دل هر انسان غیرتمندی را ولو زیاد تدین هم نداشته باشد، خون میکند و راحت و آرام را از او میگیرد. کیست که منظره حمل پر احساس کودک یکی دو سالهای را که کشته شده است، ببیند و بتواند راحت بخوابد؟ کیست که محاصره مردم را در خانهها و کوچهها و خیابانها و شهرهایی که متعلق به آنهاست و زمینی که استخوان اجداد آنها قرنهاست در آن دفن است، ببیند و متاثر نشود؟ امروز مردم بیت المقدس و الخلیل و غزه و بقیه مناطق و سرزمین مغصوب را محبوس کردهاند؛ آنها را در خانه خودشان می کشند؛ در خانه خودشان پدران و مادران را به داغ فرزندانشان مینشانند؛ به آنها گرسنگی میدهند و آنها را محاصره اقتصادی میکنند. اگر امت اسلامی متحد بود، مگر چنین چیزی ممکن بود؟ امروز هم واجبترین فرایض ما ملتها و دولتهای مسلمان این است که در این قضیه با هم وحدت کلمه پیدا کنیم.
شدت عمل دشمن؛ نشانه ضعف و بی تدبیری
شدت عمل دشمن غالبا نشانه ضعف و بی تدبیری اوست. به صحنه فلسطین و به ویژه غزه بنگرید. حرکات بی رحمانه و دژخیمانه دشمن در غزه که نظیر آن درتاریخ ظلمهای بشری کمتر دیده شده است، نشانه ضعف او در فائق آمدن بر اراده مستحکم آن مردان و زنان و جوانان و کودکانی است که با دست خالی، در برابر رژیم غاصب و پشتیبانش یعنی ابرقدرت آمریکا ایستاده و خواسته آنها را که رویگردانی از دولت حماس است زیر پای خود افکندهاند.
پیروز نهایی در این کارزار حق و باطل، جز حق نیست و این ملت مظلوم وصبور فلسطین است که سرانجام بر دشمن پیروز خواهد شد. همین امروز هم علاوه بر ناکامی در شکستن مقاومت فلسطینیان، در عرصه سیاسی با دروغ درآمدن داعیههای آزادی طلبی و دموکراسی خواهی و شعار حقوق بشر، شکست سختی بر آبروی رژیم آمریکا و بیشتر رژیمهای اروپایی وارد آمده است که به این زودی قابل جبران نخواهد بود. رژیم بی آبروی صهیونیستی از همیشه روسیاهتر و برخی رژیمهای عربی نیز در این امتحان عجیب، بازنده تتمه آبروی نداشته خودند.
کد خبر 6087631 الناز رحمت نژاد